رافع باباپور

رسم کن خطوطی کج و ماوج ، شکسته و منقطع گرچه برای ما بی معنی است اما برای تو عکس بابا ست "پسرم مواظب باش سیبیل بابا یادت نره"     ...

      ...

          دو روزه از ایستادن رافع به روی پاهاش نگذشته بود که آقا رافع به یکباره شروع به راه رفتن کردن البته ما کاملاً شاهد این به یکباره راه رفتن بودیم  و تا به امروز حدود 15 روزه که رافع راه رفتن رو یاد گرفته و تو این 15 روز جایی تو خونه نمونده که نرفته باشد از پشت تلوزیون ، بوفه ، مبل ها و ... و  در   ویدئو زیرهم راه رفتن رافع به نمایش گذاشته شده ...

رافع عزیز کمک عمو هادی درحال هم زدن آش نذری      ...

ندرتاًً پیش میاد که همه دور هم جمع شوند اما از خوشبختی ما این اجماع  در روز اربعین  شکل گرفت . حالا دیگه این جمع خواهند بود که مراسم های از قبیل مراسم نذری آش روز اربعین را برپا کنند و ادامه دهنده این سنت باشند . معرفی آینده سازان به ترتیب برابر هستند با : فاطمه بانو (فاطمه باباپور) – رافع پسری (رافع باباپور) – محمدعلی جان (محمد علی عبدالعلی زاده) – محمد هانی عزیز (محمد هانی باباپور: البته ایشان طبال این جمع مذکور میباشد) و خانم مهربانی که رافع را بغل کرده دختر عمه رافع و اسم ایشون هم هلیا نورنژاد هستش      ...